وای بر ساکنان بیگناه سرزمین من
داوری درست و منصفانه راه را روشن میکند. هنگامی که سخن از اسرائیل است، نهفقط به نام ایران، بلکه به نام مردمان این منطقه، حتی به نام همه وجدانهای پاک انسانی در سراسر جهان، باید ایستاد و فریاد زد: اگر قرار بر بقای این رژیم است، باید امکاناتی برای مهار آن هم فراهم شود.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
جواد کاشی
داوری درست و منصفانه راه را روشن میکند. هنگامی که سخن از اسرائیل است، نهفقط به نام ایران، بلکه به نام مردمان این منطقه، حتی به نام همه وجدانهای پاک انسانی در سراسر جهان، باید ایستاد و فریاد زد: اگر قرار بر بقای این رژیم است، باید امکاناتی برای مهار آن هم فراهم شود. همه آنها که اسرائیل را یک استثنا در عرصه جهانی کردهاند و هرچه را بر دیگران حرام است، برای او حلال شمردهاند، در جنایتهای وحشتناک این نظام وحشی شراکت دارند.
وای بر ساکنان بیگناه سرزمین ایران! 45 سال است لحظاتی تاریخی را یک به یک تجربه میکنند و همواره در پیچهای تاریخ زیستهاند. امروز حقیقتا لحظه حساس تاریخی است، راهی جز مقاومت در مقابل تجاوز اسرائیل به خاک میهن ما نیست. اما تنها یک شکل از مقاومت، موشک و بمب است. مقاومت اشکال پیچیدهای دارد. هر آنچه این کشور را از این پیچ مخاطرهآمیز برهاند، فرم مؤثر و معنادار مقاومت است. فقط میزان ویرانیهای تلآویو و حیفا نشانگر مقاومت مؤثر نیست. شرایط امروز بازیگر پیچیده و هوشمندی را میطلبد که خطوط ناهمساز و متعددی را پی بگیرد و سرانجام با کمترین هزینه امکان رهایی از لحظههای کشنده را فراهم کند.
هرچه بر این دیار گذشت، گذشت. متولیان این کشور امروز باید نهایت هوشمندی را از خود نشان دهند. سیاست عرصه جمعی و عمومی است. هوشمندی جز با مشارکت همگان امکانپذیر نیست. امکان خلق همبستگی معنادار سیاسی را با گشودن فضا برای مشارکت همه دلسوزان این وطن فراهم کنید. بگذارید همه کسانی که دلنگران این سرزمین و آینده آن هستند، در میدان حاضر شوند.
داوری سخت است. یکی از سیستم زخم دیده و منتظر موفقیتهای نتانیاهو است. دیگری جانبدار نظام است و با خشم به اوضاع مینگرد و از نظام پاسخهای هرچه کوبندهتر انتظار دارد.
نمیتوان داوری نکرد. در این منازعه وسطی وجود ندارد که بایستیم و ندانمگویان سکوت کنیم. باید فاصله گرفت. برای آنکه داوری ممکن شود، فراموش کنیم کیستیم و در چه موضع سیاسی ایستادهایم، آنگاه امکان داوری پیدا میکنیم.
80 سال پیش اسرائیل با تمهید قدرتهای بزرگ آن روز جهان شکل گرفت. 80 سال است به راست یا دروغ احساس خطر موجودیت میکند، نهفقط به خاطر آنکه کسانی در مقابلش مقاومت کردهاند، به این دلیل که اساسا در این منطقه به نحوی مجعول برآمده است. بسیاری دیگر از نظامهای سیاسی جهان مجعولاند، اما برای طبیعیشدن و بقای تاریخی، مسیرهای متعدد و معقولی طی کردهاند. این نظام در این 80 سال یک کشور دوست در منطقه ندارد. برای حراست از خود و طبیعیشدن 80 سال است میجنگد، خون میریزد، ویران میکند، مثل یک غول خونخوار جنایتهای وحشتناک میکند. اینهمه را با حمایت همانها میکند که تأسیسش کردهاند، در این 80 سال جز جنگ و فریب و خشونت نیاموخته است، زنگی مست خونخوار است و البته لوس قدرتهای برتر جهان.
همزاد جنگ و خشونت و طرد دیگری، حس تحقیر و سرکوبشدگی است. اسرائیل موجودیت خود را در گسترش قلمرو سیاسی مییابد. پس هر روز به نحوی تازه احساس ترس و تحقیر در مردمان این منطقه خلق میکند. با موجودیت خود امکان زندگی متعارف سیاسی را از مردمان گرفته است. بقای آن ممکن نیست، مگر آنکه کشورهای این منطقه در امان نباشند. ما امروز قربانی میدانی هستیم که موجودیت اسرائیل در این منطقه فراهم کرده است.
حتی زخمهایی که در درون متحمل میشویم با این شر تاریخی نسبتی وثیق دارد. ممکن است بهانههایی برای تجاوز اسرائیل فراهم شده باشد، اما داستان از ماجرای انرژی هستهای ایران آغاز نشده است. داستان قدیمیتر از این حرفهاست. ماجرا را باید از سرآغاز واقعی آن روایت کرد. یکی در دنیای امروز نمیپرسد این موجودیت مجعول را چگونه باید مهار و رام کرد؟ همه در این منطقه، حتی در سطح جهان، حتی در دانشگاههای آمریکا باید تنبیه و مجازات شوند، نکند مردمان این سرزمین کوچک آب در دلشان تکان بخورد. دنیای ستمکاری است.
*این متن در شبکههای اجتماعی منتشر شده است
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.